جان. در اصطلاح طبیبان قدیم به روح اطلاق میشد که قوه زندگی و حس و حرکت را میپذیرد. رجوع به روح (در اصطلاح طب قدیم) و رسائل صدرا ص 255 و اسفار ج 1 ص 122 و فرهنگ علوم عقلی تألیف دکتر سجادی شود
جان. در اصطلاح طبیبان قدیم به روح اطلاق میشد که قوه زندگی و حس و حرکت را میپذیرد. رجوع به روح (در اصطلاح طب قدیم) و رسائل صدرا ص 255 و اسفار ج 1 ص 122 و فرهنگ علوم عقلی تألیف دکتر سجادی شود
ابن عبدالمؤمن بصری، مکنی به ابوالحسن، مولای هذیل بود، (از تاج العروس)، ابن الندیم در الفهرست کتاب وقف التام را از تألیفات وی برشمرده است ابن مسبب کلیبی بصری، مکنی به ابورجاء، تابعی است، وی از ثابت حدیث شنید و مسلم از او روایت دارد، (از تاج العروس)، و رجوع به ابورجاء روح شود ابن قاسم عنبری بصری، محدث است و از ابن ابی نجیح روایت دارد، (از تاج العروس) ابن عطأبن ابی میمونۀ بصری، محدث است و از پدرش روایت دارد، (از تاج العروس) ابن اسلم باهلی بصری، مکنی به ابوحاتم، وی از حمادبن سلمه روایت دارد، (از تاج العروس) ابن فضل بصری، نزیل طائف، از حمادبن سلمه حدیث شنید، (از تاج العروس)
ابن عبدالمؤمن بصری، مکنی به ابوالحسن، مولای هذیل بود، (از تاج العروس)، ابن الندیم در الفهرست کتاب وقف التام را از تألیفات وی برشمرده است ابن مسبب کلیبی بصری، مکنی به ابورجاء، تابعی است، وی از ثابت حدیث شنید و مسلم از او روایت دارد، (از تاج العروس)، و رجوع به ابورجاء روح شود ابن قاسم عنبری بصری، محدث است و از ابن ابی نجیح روایت دارد، (از تاج العروس) ابن عطأبن ابی میمونۀ بصری، محدث است و از پدرش روایت دارد، (از تاج العروس) ابن اسلم باهلی بصری، مکنی به ابوحاتم، وی از حمادبن سلمه روایت دارد، (از تاج العروس) ابن فضل بصری، نزیل طائف، از حمادبن سلمه حدیث شنید، (از تاج العروس)